گروه گردشگری دریا - ایرج اعتمادی - از اسفندماه سال گذشته و بلکه بهمنماه بود که زمزمه تغییر و تحول در مدیریت ارشد سازمان منطقه آزاد قشم بر سر زبانها افتاد. مدیرعامل وقت که در مدار صد درجه بود ناگهان دچار رکود شد؛ و شتاب پروژههای تعریفشده از دورههای قبل و بعضا جدید، متوقف شد. مدیرعاملی که به اذعان خود برنامههای توسعهای زیادی برای قشم داشت؛ گویا در پشت پردهها فرصتی به او داده شد تا حداقل بخشی از برنامههایش را جمع کند. از سویی تعطیلات نوروز شتاب برخی از پروژهها را که شبانهروزی پیش میرفت، لاجرم متوقف کرد. اما این مدیرعامل تا روز آخر دست از کار نکشید، و تا توانست پروژهها را پیش برد به طوری که حداقل تا یکی دو سال آینده خیلی از پروژهها به نام او و حتی مدیرعامل اسبق در قشم ثبت خواهد شد.به هر روی، عبدالملکی دبیر شورایعالی مناطق آزاد تصمیمش را گرفته بود، و بالاخره ۲۶ فروردینماه عادل پیغامی به جای افشار فتحاللهی بر کرسی مدیرعاملی سازمان منطقه آزاد قشم تکیه زد. پیغامی دانشآموخته دکتری از دانشگاه امام صادق بود. و بیشتر به عنوان یک چهره علمی و نه اجرایی شناخته میشد. بیم و امیدها از سپردن مسئولیت یکی از بزرگترین سازمانهای دولتی به یک چهره دانشگاهی بدون رزومه قوی مدیریتی-اجرایی در قشم شدت گرفت. از سوی دیگر مجموعه جدید سازمان تلاش میکردند پیغامی را به عنوان یک شهروند قشمی که از ده سال پیش ساکن قشم بوده و در دانشگاهها تدریس می کرده و یکی دو سالی هم عضو هیئت مدیره سازمان بوده، یک مدیرعامل بومی دردآشنا نشان بدهند. به هر حال برخی خوشبین بودند که شناخت او از ظرفیتها و نیازهای قشم شاید یک جایی بهکار آید.تابستان گرم بیتدبیریها را رو کردقشم در آستانه گذر از فصل بهار بود و تا, ...ادامه مطلب
نگاهی به رمان آن تابستان اثر ایرج اعتمادیحامد محمدزاده رئیس انجمن شعر قشمحامد محمدزاده شاعر و رئیس انجمن شعر قشم، در یادداشتی بر رمان آن تابستان اثر ایرج اعتمادی، داستان را از نظر زبان و محتوا تحلیل و بررسی کرده که در ادامه میخوانیم. آخرین رمان بلندی که خواندهام برمیگردد به رمان کلیدر در حدود بیست و پنج سال پیش و به زمانی که هنوز ارتباطم با داستان ادامه داشت و یکسره به دنیای شعر نپیوسته بودم و بعد از آن گاهگداری هم اگر داستانی خواندهام یا داستان کوتاه بوده است و یا داستانهایی که توسط نویسندگان همزیستگاهم در قشم تحریر شدهاند که گمان نمیکنم مجموع آنها هم از دو برابر انگشتان دست طی این همه سال بیشتر شده باشد، بطور کلی شعر به گونهای اوقات ازآدم را تسخیر و به زیر پر وبال خود کشیده است که پرداختن به هر کار نوشتاری دیگری آنقدر برایم سخت شده که مرا به یاد کودکیها و از دست دادن فرصت نوشتن مشقهای شبانهام میاندازد. با اینحال و با همهی اینها نمیشد و نمیتوانستم چشمم را به روی همهی کارهای ارائه شده توسط معدود نویسندگان ساکن قشم ببندم، بهویژه اگر آن کار توسط کسی نوشته شده باشد که در عرصه روزنامهنگاری اسم و رسمی هم بهم زده باشد.اولین کتاب داستانی که تحت عنوان پسر ناخدا ابراهیم از این نویسنده خواندم شاید نزدیک به ده سال پیش باشد؛ تجربهای که به نظر من هنوز نویسنده بین نگارش داستانی وقایع و نگارش ژورنالیستی آن در حالت تعلیق قرار داشت، نخواسته بود و یا نتوانسته بود مرزبندی بین این دوشیوه نگارش را تا به انتها رعایت کند و علیرغم شیوایی و جاذبه اکثر بخشهای آن اثر، قسمتهای پایانی به دلیل گرایش غالب به سمت وقایعنویسی به ارزش کار آسیب وارد کرده بود.دوم, ...ادامه مطلب
به گزارش خبرگزاری موج هرمزگان، فریبا نیکنام دانشآموخته کارشناسی ارشد ایرانشناسی، در یادداشتی اختصاصی به نقد و بررسی رمان آن تابستان پرداخت و در این باره نوشت: در چند دهه اخیر، و در واقع بعد از داستان "بوف کور" صادق هدایت، رمان فارسی پا به دوران بلوغ خود گذاشت تا جایی که امروزه مردم به آثاری چون "سووشون"، " شازده احتجاب"، " همسایهها" و... همچون آثاری کلاسیک مینگرند. اما شاید بتوان دورهی دیگری هم برای شکوفا شدن رمان فارسی در نظر گرفت و آن شروع رماننویسی در میان نویسندگانی است که با تسلط کامل و آگاهی درباره چند و چون رمان فارسی و کلاسیک، قدم در راه نوشتن رمان با نگاهی بومیگرایانه و برخاسته از فرهنگ بومی منطقه خویش نهادند.در جایجای ایران، نویسندگان با تکیه بر فرهنگ و زبان بومی خود به خلق آثاری پرداختند که هر کدام را شاید بتوان به عنوان شاهکار ادبی منطقه و فرهنگ آن، و حتی، رمان فارسی به شمار آورد.متاسفانه رماننویسی در گسترهی زبان اَچُمی کمی دیرتر از دیگر مناطق ایران شکل گرفته است که دلایل آن در این نوشته نمیگنجد. اما با ظهور داستانهایی از نویسندگان این گویش کهن فارسی، اکنون نویسندگان توانایی را میبینیم که نوشتههایشان توان رقابت با شناختهترین رمانهای فارسی را دارد.در این میان یکی از رمانهایی که اخیراً خوانده و جمله به جمله آن را زندگی کردهام، رمان " آن تابستان" نوشته ایرج اعتمادی است. رمانی که با ساختار زبانی خاص خود، برگرفته از فرهنگی است که نویسنده در آن بالیده و با نگاه عمیق و باوری که از نوشته پیداست آن را به رشته تحریر در آورده است.این رمان با توجه به ویژگیهای رمان فارسی نه تنها در این منطقه که در تمام گسترهی زبان فارسی , ...ادامه مطلب