لزوم تاسیس مدیریت گردشگری روستایی

ساخت وبلاگ

در گفت‌وگو با یک کارشناس ارشد اکوتوریسم در قشم؛

راه‌کارهای افزایش جاذبه‌های گردشگری روستایی بررسی شد

صدف، ندای جزیره- ایرج اعتمادی: اکوتوریسم، نوعی گردشگری مسئولانه در دل طبیعت است که با تکیه بر حفظ محیط زیست و ارتقای معاش مردم بومی و حفظ منابع یعنی گردشگری پایه‌ای تعریف می‌شود.

اکوتوریسم به معنای بوم‌گردی است؛ نه تنها در بحث اکوتوریسم حتی برای ژئوپارک هم مردم مهم هستند، اگر در یک منطقه بحث حفاظت از طبیعت و زمین‌شناسی خاصی دنبال می‌شود،  پس مردم هم باید حضور داشته باشند چون مردم هستند که به واسطه اقتصادشان در واقع می‌دانند که باید از منطقه خود محافظت کنند.

چرا ژئوپارک‌ها ایجاد شدند؟ شاید به خاطر این که نمی‌خواستند مثل محیط زیست مکان‌هایی را حصارکشی کنند؛ ژئوپارک‌ها را طوری تعریف می‌کنند که به عنوان یک منطقه حفاظت شده، آن را حصارکشی نمی‌کنند، چرا که ژئوپارک‌ها نه طرح‌های حفاظتی که طرح‌های توسعه‌ای هستند؛ پس می‌توان به ژئوپارک‌ها وارد شد و خیلی کارها انجام داد، به طوری که ارتقای معاش مردم را در پی داشته باشد؛ و طبعا مردم به واسطه توسعه اقتصادی‌شان و نگرش‌شان نسبت به داشته‌های‌شان از چیزهایی که دارند محافظت می‌کنند که می‌تواند از بحث زمین‌شناسی باشد تا طبیعت و مسایل دیگر.

چرا مردم به جزیره قشم می‌آیند؟ جزیره قشم200 مکان گردشگری طبیعت و تاریخی دارد که حدود یک چهارم آن ثبت آثار ملی شده است. قشم، جزیره‌ای بسیار متفاوت با کل کشورهای اطراف است، داشته‌ها و جاذبه‌هایی دارد که خیلی از کشورها ندارند از جمله جنگل حرا و یک پدیده زمین‌شناسی بسیار مهم به نام غار نمکی و تنگه چاهکوه و دره ستارگان و خیلی مکان‌های دیگر که به جرات می‌توان گفت، جزیره‌ی قشم این قابلیت را دارد که یک هفته‌ی تمام با برنامه‌های متفاوت گردشگری پذیرای یک اکوتوریسم باشد، البته با ایجاد شبکه گردشگری که لازمه استمرار کار گردشگری است.

در این مصاحبه سعی می‌کنیم از دغدغه‌های گردشگری طبیعت و بوم‌گردی‌های جزیره که بی‌شک گره در زندگی مردم دارد، پای صحبت‌ها و نظرات یک کارشناس ارشد اکورتوریسم، چالش‌ها و راه‌کارهای توسعه این بخش از گردشگری را بیابیم. بوم‌گردی در جزیره قشم از چه ناحیه‌ای رنج می‌برد، شاید نبود یک مدیریت گردشگری روستایی و به تبع آن طرح‌ها و برنامه‌های جامع بیش از هر چیزی مانع توسعه‌ی این بخش از گردشگری باشد.  محمدرضا قاسمی‌نژاد به عنوان کارشناس ارشد اکوتوریسم و کسی که 19 سال در بخش‌های مختلف گردشگری سازمان منطقه آزاد قشم و در پست‌های مختلف این معاونت کار کرده، شاید بهتر از هر کسی بتواند در این بخش از چالش‌های گردشگری به ما راه‌کار ارائه کند. 

او همزمان با تاسیس معاونت گردشگری سازمان منطقه آزاد در سال76 به عنوان اولین کارشناس گردشگری جذب سازمان منطقه آزاد قشم شد. قبل از اینکه ستاد دائمی تسهیلات سفرهای کشور حتی تشکیل شود، او در قشم وارد این کارزار شد و در آن سا‌ل‌ها ستاد تسهیلات سفر امروز را،  تحت عنوان کمیته اسکان تعریف کرد و تشکیل داد. او آن سال‌ها در کمیته اسکان بالغ بر 1000 تخت در قالب اقامت‌گاه چادری به مسافران ارائه می‌داد. همچنین جشنواره‌های منطقه آزاد قشم را که از سال78 تازه شروع شده بود، او 6دوره جشنواره برگزار کرد.

قاسمی‌نژاد در معاونت فرهنگی پست‌های زیادی داشته از جمله 4سال به عنوان مدیر ژئوپارک و 2سال مدیر کل گردشگری در این حوزه کار کرده است. او حدود 2سال به عنوان رییس فرهنگی و 4سال رییس اجتماعی این حوزه و همچنین به عنوان راهنمای ویژه جزیره در بحث گردشگری در زبان فارسی و انگلیسی سالیان سال کار کرده است.

قاسمی‌نژاد علاوه بر مدیریت حوزه‌های مختلف گردشگری و فرهنگی، دستی بر هنر نیز دارد؛ او عکاس صاحب‌نام طبیعت کشور است که می‌توان گفت جای جای جزیره‌ی قشم را به کرات عکاسی کرده و شاگردان زیادی را در این عرصه تحویل جامعه داده است. او در سال 85 به دعوت یکی از دوستانش به جزیره هنگام رفت، و مجذوب فضای بکر و اکوتوریسم جزیره‌ی هنگام شد. این سفر باعث شد بعدها تغییرات شگرفی در جزیره هنگام و روستاهای پیرامونش به وجود آید تا جایی که هنگام در سال87 به عنوان نقطه هدف گردشگری در کتاب سرمایه‌گذاری میراث فرهنگی کل کشور ثبت شد.

این کارشناس ارشد اکوتوریسم در این باره، گفت: آن چیزی که به آن اعتقاد داریم این است که روستاهای جزیره قشم به عنوان یک پتانسیل گردشگری می‌توانند هرکدام مستقلا کار کنند و در کنار خود اشتغال‌زایی کنند و روستاها را از رکود و مهاجرت بی‌رویه و معضلات اجتماعی و فرهنگی نجات دهند اما به شرطی که درست مدیریت شود.

وی افزود: بر این اساس ما توسعه پایدار را مدنظر قرار دادیم و زمانی که گردشگری جزیره هنگام شکل گرفت در واقع یک توسعه پایدار در آن بخش اتفاق افتاد که در این سال‌ها علیرغم تغییر مدیریت‌ها و هر نوع تغییرات دیگر، به کارش ادامه داد تا جایی که اقتصاد بومی و محلی آن منطقه را ارتقا داد.

این تنها یک نمونه از کارهایی بود که او با تمام مشقت‌ها از جهت دوری از خاک اصلی جزیره و مسایل دیگر به عرصه باور رساند، او معتقد است که این اتفاق می‌تواند در روستاهای دیگر هم به سهولت پیش بیاید.

او پس از آن که فوق لیسانسش را در اکوتوریسم گرفت، پایان نامه‌اش را در خصوص دهکده‌های ویژه توریستی، در مجاورت روستاهای نقطه هدف گردشگری در بخش ژئوپارک، دفاع کرد.

او در این گفت‌وگو به خبرنگار ما گفت: نبود مدیریت گردشگری روستایی در قشم، کاملا مشهود است؛ وی افزود: با وجود این که ژئوپارک کار خودش را انجام می‌دهد و توسعه خود را دارد اما همه این روستاها تحت تاثیر این موضوع قرار نمی‌گیرند، چون برخی از آن‌ها خارج از محدوده‌اند و با وجود این که ژئوپارک تمام جزیره را تحت تاثیر قرار داده ولی آن‌ها نیاز دارند تمرکزشان بر یک سری آیتم‌ها باشد؛ از سویی اداره کل گردشگری هم خیلی از مسایل درون شهر و سایر روستاهای قشم و مکان‌های گردشگری را مورد هدف قرار داده که این‌ها دو بعد گردشگری جزیره هستند که به اعتقاد من نیاز است مابین این دو تا، مدیریت گردشگری روستایی هم همراهی کند تا موفق شویم روستاهای جزیره که نقطه هدف گردشگری هستند را به درستی جلو ببریم.

وی تبیین کرد: بحث درست جلو بردن بسیار ظریف و کارشناسی است، مثال کوتاهی از قمصر کاشان و ماسوله می‌زنم که اگر الان بروید آن‌جا، نه از فرهنگ چندان چیزی مانده و نه از بازارهایی که قبلا همه صنایع دستی بودند تا نحوه برخورد با گردشگران و معماری و خیلی مسایل دیگر که نشان می‌دهد اگر ما در روستاها درست عمل نکنیم نه تنها روستا ارتقا نمی‌یابد که باعث از بین رفتن روستا، چه در زمینه فرهنگ و چه مسایل اجتماعی خواهیم بود؛ وی افزود: روستایی که قرار است برای اهداف گردشگری شکل بگیرد، یعنی قابلیت‌هایی دارد که می‌تواند برای گردشگران جذاب باشد، یکی از این قابلیت‌ها معماری و فضای آرام است، دوم لباس و پوشش مردم آن‌جا و سوم فرهنگ و چهارم غذا و صنایع دستی و مسایل دیگر و مکان‌های گردشگری که در مجاورت این روستاها هستند و باعث می‌شوند این روستاها در کنار آن‌ها معنا بگیرند.

وی در پاسخ به این سوال که چه برنامه‌هایی برای روستاهای هدف گردشگری باید طرح‌ریزی کرد، گفت: ما برای این که بتوانیم یک روستا را از ابتدا در دست بگیریم اول با حفاظت شروع می‌کنیم، یعنی وقتی روستایی انتخاب شد و خواستیم گردشگری‌اش را ارتقا دهیم، ابتدا بحث حفاظت را داریم؛ حفاظت نه به معنای گذاشتن نگهبان بلکه باید هرگونه ساخت و ساز و تغییر و تحول و جاده‌سازی در طرح جامع و طرح مطالعاتی قرار گیرد تا روستا در آینده از بین نرود و مثل روستاهای دیگری که در ایران تبدیل به خانه‌های سقف رنگی و نمای رومی شده‌اند نشود. بعد نیاز به طرح مطالعاتی داریم که تا 20 یا 30 و 50 سال آینده چه اتفاقی قرار است در این روستا بیفتد و ما چگونه باید عمل کنیم و پیوست‌های مختلف مثل پیوست اجتماعی و فرهنگی برای روستا تدوین کنیم چون بحث ما درباره یک زندگی و یک تاریخ و یک فرهنگ است و باید طرح جامع داشته باشیم که طرح جامع به ما خواهد گفت که چه زمان و کجا و با چه مصالحی و چه سبکی چه چیزی بسازیم. این که ما می‌خواهیم خانه‌هایی را به رستوران تبدیل کنیم یا اقامت‌گاه و فروشگاه بسازیم این‌ها در طرح جامع به ما گفته خواهد شد و نیازی هم نیست همه با هم اجرا شوند چون ممکن است بودجه ما محدود باشد و باید نیازسنجی کنیم.

وی در ادامه به ضرورت مسائل آموزشی روستائیان در بحث گردشگری اشاره کرد و گفت: روستاییان نقطه هدف گردشگری، باید بدانند چه ارزش‌هایی در روستای‌شان دارند که گردشگر به خاطر آن‌ها به روستا می‌آید؛ پس آن‌ها باید در حفظ این ارزش‌ها بکوشند؛ یعنی لباس مهم است یا فرهنگ و موارد دیگر، که باید این‌ها پابرجا بمانند، و یادمان باشد ورود گردشگران به هر منطقه‌ای بمباران فرهنگی است و چه بسا هر گردشگر با رفتار خود بعد از چند سال ممکن است باعث شود که روستا متلاشی شود، پس ما باید تاثیرگذاری گردشگر را به روستاییان آموزش دهیم و در باورشان بگنجانیم تا از داشته‌های‌شان حفاظت کنند.

این کارشناس ارشد اکوتوریسم در گفت‌وگو با خبرنگار ما اظهار کرد: بعد از آموزش شروع به ساخت و ساز می‌کنیم و باید بدانیم هر روستا ظرفیتی برای پذیرش گردشگر دارد و نمی‌شود ما تبلیغات را شروع کنیم قبل از این که بیس پذیرایی و آمادگی مهیا باشد. وی افزود: وقتی طرح جامع تقریبا به پایان رسید و آموزش پایان یافت، روستاییان با آمادگی کامل پذیرای یک تعداد مشخص از گردشگران می‌توانند باشند؛ پس می‌بینیم که یک مدیریت روستایی نیاز به برنامه‌ریزی دارد و نمی‌شود وارد یک روستا شد و با فرض یک مجوز اقامتی بگوییم این روستا گردشگری شده، بلکه ورود گردشگران بدون این موارد باعث از بین رفتن روستا خواهد شد و ما نیاز داریم با تعمق کار کنیم.

او معتقد است که روستاهای گردشگری را باید شناسایی کرد و با توجه به اولویت‌ها و آمادگی شورای اسلامی و مسئولین آن روستا اقدام کنیم، تا یک یا دو روستا را به عنوان نمونه شروع به کار کنیم و وقتی به نتیجه رسید روستاهای دیگر را اضافه کنیم و این‌ها به جاذبه‌های گردشگری جزیره اضافه می‌شود و ما زنجیره‌ای از خدمت را در جزیره در بحث گردشگری روستایی تعریف خواهیم کرد که شامل پذیرایی و اقامت و صنایع دستی و گردشگری و مکان‌های طبیعی و موارد دیگر است که می‌تواند برنامه تورهای اکوتوریسم برای آژانس‌های کل کشور باشد.

او تبیین کرد: وقتی راجع به یک کار خدماتی مثل گردشگری صحبت می‌کنیم حتما باید تمام زنجیره‌ها محکم باشد، مثل اقامت و ترانسفر یا حمل و نقل و غذا و خدمات و مکان‌های گردشگری که باید قابلیت پذیرش گردشگر را داشته باشد تا آرامش و امنیت ایجاد شود؛ باید تابلوهای راهنما و جاده‌های دسترسی وجود داشته باشد و این زنجیره می‌تواند گردشگری در جزیره را به یک ثبات دایمی برساند. وی افزود: ما باید دایم فکر کنیم چطور می‌توانیم ایده‌های جدیدی را که باعث حفظ فرهنگ و معماری و مسایل دیگر می‌شود را توسط خود مردم و مشارکت آن‌ها انجام دهیم تا بتوانیم طرح‌های موفقی را به بحث گردشگری اضافه کنیم؛ مثلا طرحی که ما قبلا بارها گفته‌ایم طرح سوئیت بادگیر در روستای لافت است. ما سال‌ها توسط منطقه آزاد هزینه‌های بسیاری برای حفظ بادگیرها و ساخت مجدد آن‌ها داشتیم، ولی چطور می‌توانیم این‌ها را به بحث اقتصادی تبدیل کنیم که مردم خودشان حتی متمایل شوند که یک بادگیر حتما در خانه داشته باشند. ما می‌توانیم در هر منزل یک سوئیت که بالای سرش یک بادگیر دارد بسازیم که قابلیت شب‌اقامت داشته باشد. خیلی‌ها دوست دارند تجربه آمدن باد از بادگیر را داشته باشند و اگر ما بتوانیم بحث سوئیت بادگیر را در لافت بسط دهیم مردم خودشان به ساخت آن‌ها مبادرت می‌کنند و این روستا یکی از ماندگاری‌هایش که به شهر بادگیرها معروف است می‌تواند برای همیشه باقی بماند و در سر جاده لافت هم یک مکانی با بادگیر درست کنند و دانش‌آموزانی که وقت آزاد دارند به عنوان راهنما آن‌جا باشند و در اسکله ورودی جزیره هم قرار بگیرند و تبلیغات کنند و درصدی از صاحبان سوئیت دریافت کنند که کار ترانسفر گردشگران را انجام دهند؛ پس این یک سیستم برای حفظ یکی از مکان‌های تاریخی خواهد بود، ضمن این که ایجاد درآمد می‌کنیم؛ اما توجه کنیم ورود به هر روستا با تمام مواردی که قبلا به عرض رسید باید همراه باشد تا اشتباهی صورت نگیرد.

شما در این ارتباط چه طرح‌های دیگری پیشنهاد می‌کنید؟

طرح دیگری که ما برای روستای برکه خلف به عنوان اولین مکان پیشنهاد کردیم یک خانه دو طبقه است که با سبک و سیاق بومی محلی طوری ساخته شود که اقامت‌گاه در طبقه بالا و در طبقه پایین نیز رستوران و خدمات دیگر مثل صنایع دستی باشد که در مرکز این اقامت‌گاه مثل خانه‌های بومی باز است و درخت نخل وسط آن خودنمایی می‌کند و تمام معماری این ساختمان علیرغم ضد زلزله بودن تماما نمای بومی دارد و چنین خانه‌ای در هر روستایی می‌توان ساخت.

طرح بعدی، دهکده ویژه گردشگری است که پایان‌نامه اکوتوریسم بنده به آن اشاره دارد که این دهکده‌ها در مجاورت روستاهای گردشگری قرار می‌گیرند در یک لوکیشن خوب که کمک کنند به سرریز گردشگرانی که به روستاها می‌آیند چون هر روستا ظرفیت محدود برای پذیرش گردشگر دارد اما هر روستا می‌تواند تعاونی تشکیل دهد و از طریق آن در مجاورت خود زمین بگیرد و یک دهکده بسازد که سازه‌های آن بومی محلی هستند مثل رستوران‌ها و غذاها.

از شما که تجربه‌ی 20ساله و گرانی در حوزه گردشگری قشم دارید، می‌پرسم با این برنامه‌ها به چه اهدافی می‌توان دست یافت؟

یکی بحث گردشگری شهری است که مسایل خاص خود را دارد و آن‌چه در جزیره قشم به عنوان قابلیت وجود دارد و نجات‌بخش مردم بومی است که کار خوبی ندارند و درآمد خوبی ندارند و مهاجرت می‌کنند؛ ما با این مشاغل می‌توانیم جوانان روستاها را مشغول کار کنیم ضمن این که در بحث آموزش، جوانان وارد دانشگاه‌های قشم شوند و در رشته گردشگری تحصیل کنند و ما به شکل مکانیزه همه را به سمت ارتقای علمی پیش ببریم و نتیجه آن ورود گردشگران زیاد به جزیره است که نمونه‌اش جزیره هنگام است که نه به شکل کامل حرفه‌ای ولی با توجه به امکانات موجود، اتفاق افتاد.

یادمان باشد وقتی داریم در باره یک منطقه صحبت می‌کنیم مثل جزیره قشم، هیچ وقت نمی‌توانیم آن را مقایسه کنیم با دوبی یا کیش یا چابهار یا انزلی یا هر جای دیگر چرا که قشم، قشم است و قابلیت‌هایش مختص خودش است پس برنامه‌ریزی گردشگری قشم و اقتصادش مخصوص خودش است. یک سری کلیات وجود دارد، اما وقتی وارد جزییات می‌شویم می‌بینیم جزیره قشم متفاوت است، پس نیاز دارد برنامه‌هایش از بطن خودش نوشته و با ساختار و امکانات و فرهنگ خودش باشد تا طرح پخته باشد که در قابل طرح مدیریت گردشگری روستایی دیدیم.

فکر می‌کنید چنین مدیریتی یا اداره‌ای باید به تشکیلات سازمان اضافه شود؟

بحث اداره نیست و می‌شود یک ریاست را مثلا در اداره کل گردشگری دید و ریاستی را به مجموعه اضافه کرد که صرفا و خاصا مخصوص ارتقای بحث گردشگری کار کند اما اگر سیستم تشخیص دهد باید بیشتر در این زمینه کار کند و می‌توان این را تبدیل به یک مدیریت کرد که زیر نظر معاونت گردشگری کار کند تا بتواند از امکانات معاونت گردشگری در کنار دو مدیریت دیگر تکمیل کننده اهداف سازمان منطقه آزاد قشم در خصوص حفظ و ارتقای گردشگری و معیشت مردم و مسایل دیگر باشد.

وبلاگ ایرج اعتمادی...
ما را در سایت وبلاگ ایرج اعتمادی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : irajetemadio بازدید : 225 تاريخ : دوشنبه 8 خرداد 1396 ساعت: 0:28