نشریه صدف: وجود بعضی از آدمها و انجام بعضی از پروژهها موجب تغییر و تحولات عمیقی در جامعه میشود و یک فرد یا افراد زیادی به مسیرهای جدیدی رهنمون خواهد کرد که شاید تاثیر آن با گذر زمان عینا دیده شود.
پروژههایی چون توانمندسازی جوامع محلی در روستای برکه خلف که در سال84 استارت آن زده شد، اهدافی چون توانافزایی بانوان در راستای کاربردی کردن صنایع دستی منطقه، دنبال میکرد که سیر زندگی دختران و زنان روستاهای جزیرهی قشم را تغییر داد. خانم سفاری یکی از همین دختران قشمی است که در صنایع دستی جزیره حرفها برای گفتن دارد. او نه تنها عضو تعاونی صنایع دستی صدف لب سیاه در روستای برکه خلف است که اگر به دره ستارگان رفته باشید او را در ویزیتور سنتر ژئوپارک به عنوان کارشناس این حوزه که وظیفهی اطلاعرسانی و راهنمای گردشگری دارد، حتما دیدهاید. او مسئول سایت دره ستارههاست و مسئولیت ساماندهی داخلی این سایت مهم گردشگری جزیرهی قشم را به عهده دارد.
سفاری اصالتا قشمی، اهل برکه خلف، تمیزترین روستای ایران در جزیرهی قشم است. راز تمیزی این روستا را از زبان او در این مصاحبه خواهیم شنید، و این پرسش که چرا نام روستای قدیمی زرده خور قشم، برکه خلف شد! تعبیر استاله کفته در بحث ژئوپارک قشم چیست؟ این اصطلاح از کجا شکل گرفت؟
ابتدا از تغییری که صنایع دستی در جزیرهی قشم به وجود آورده از نگاه او میپرسم، و این پرسش که کی و با چه هدفی پروژه صنایع دستی قشم کلید خورد؟
سفاری: از سال84 استارت کار جهت کاربردی کردن صنایع دستی با همکاری سازمان ملل و موسسه توسعه یاران مهر و موسسه آوای طبیعت پایدار زده شد و در این مسیر طولانی و طاقتفرسا بسیاری از دوستان به طور داوطلبانه ما را همراهی کردند و بعد از آن سازمان منطقه آزاد قشم، سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی و بسیاری از ارگانهای دیگر همکاری لازم گاهی پر رنگ، گاهی کمرنگ داشتند و دارند.
گاهی اوقات تغییر و تاثیر فراگیرتر خواهد بود و به روستاهای مجاور و حتی تمام منطقه سرایت خواهد کرد. استارت چنین پروژههایی در جزیرهی قشم از دو روستای برکه خلف و شیبدراز زده شد اما حالا شاهد آن هستیم که روستاهای دیگر حتی غرب جزیره نیز درگیر هستند و جای خوشحالی است که تغییر یک تغییر مثبت باشد. چون در چنین پروژههایی قصد تحمیل یا تحول فرهنگ و یا پوشش نیست. قصد شکوفا کردن استعدادها و احیای فرهنگها و صنایع دستیهایی است که فراموش شده و یا در حال فراموشی است. البته گاهی در چنین پروژههایی اشتباهاتی رخ خواهد داد، اینکه میگویم اشتباه از این نظر که مثال: ترمه اصفهان را نمیشود به عنوان صنایع دستی قشم به گردشگران ارائه داد و یا بومیها به عنوان صنایع دستی تولید کنند. خیلی خوب است که من قشمی صنایع دستی و هنرهای استانهای دیگر را یاد بگیرم اما بد است که صنایع دستی خود را رها و یا کمرنگتر کنیم و جای آن را بدهیم به صنایع دستی استانهای دیگر.
لطفا از کارتان در صنایع دستی برکه خلف برای ما بگویید.
من عضو صنایع دستی صدف لب سیاه قشم روستای برکه خلف هستم، در این تعاونی 30 نفر از بانوان فعال حوزه صنایع دستی از روستای برکه خلف عضو هستند.
فعالان صنایع دستی قشم بیشتر در کار تولید چه نوع محصولاتی هستند، صدف لب سیاه چه محصولاتی دارد؟
لباس های محلی، برقع، کیف های پول و کیف موبایل، شال، هد بند، دستبند، گل سر و بسیار محصولات دیگر که ذکر نام آنها در این مجال نمی گنجد.
میتوانید از گرانترین محصولات و ارزانترین آنها اسم ببرید؟
گران ترین می توان به جلویر(جلبیل)، تا سقف یک میلیون و پانصدهزار تومان اشاره کرد و ارزان ترین نیز گل سر.
صدف لب سیاه در این سالها چه موفقیتهایی داشته است؟
ما در طول این سالها موفقیتها و شکستهای زیادی را دیدهایم، مهم اینکه هیچکدام از اعضای گروه دچار یاس و ناامیدی نشدند. یکی از بچهها موفق به کسب مهر اصالت ملی شد و این یعنی موفقیت. سال95 تعاونی صنایع دستی صدف لب سیاه به عنوان تعاونی برتر سال هم رده استانی و هم کشوری معرفی شد و این یعنی موفقیت. حضور در نمایشگاهها و همایشها و... و کسب لوح تقدیر و تندیس رضایت بازدیدکنندهها و گردشگران، یعنی موفقیت. اما شکستهایی هم داشتیم مسیری را برای هدفی طی میکردیم و آخر به بن بست میرسیدیم و برگشت؛ اما برگشتمان با کلی خستگی و صرف هزینههای میلیونی به قیمت ته کشیدن صندوق تعاونیمان تمام میشد؛ چرا که میتوانست به موفقیت تبدیل شود اگر همکاریها و حمایتها بیشتر بود و سختگیری در گرفتن وام بانوان فعال هنرمند کمتر بود.
چه سخنی با مسئولین برای حمایت از تعاونیهای صنایع جزیره دارید؟
شما ظاهرا به عنوان کارشناس ژئوپارک در ویزیتور سنتر دره ستارگان، گردشگران را راهنمایی میکنید، لطفا به ما بگویید بحث استاله کفته در ژئوپارک قشم چیست؟
استاله کفته یعنی ستاره افتاده، که در واقع یک اسم بومی است و بومیان باورشان بر این بوده که سالیان قبل شهاب سنگی یا ستارهای به این قسمت اصابت کرده و باعث شکلگیری این قسمت از کوه به شکلهای مخروطی و ستونی شده، که این تنها یک باور است و تا حال حاضر آثاری از شهاب سنگ در این مکان یافت نشده. دره ستاره یا استاله کفته یک پدیده کاملا طبیعی زمینشناسی است که با توجه به ساختارش طی یک میلیون تا دو میلیون سال به این شکل در آمده است.
این مسئله را با نگاه به طبیعت قشم چطور ارزیابی میکنید؟
ببینید کل جزیره قشم رسوبی و ادامه قسمت جنوبی زاگرس است که حدودا بین 8500 تا ده هزار سال است که به صورت جزیره در آمده است. قدمت جزیره را بین دو میلیون تا ده هزار سال تخمین زدهاند. اگر به جای جای جزیره نگاه کنیم به صورت خردهریز یا کاملا صدف که فسیل یا نیمه فسیل هست دیده میشود که این لایه لایهی ماسنگ هست که زمانی کف دریا بوده و موجودات دریایی مرده و تهنشین شدهاند، لایه زیرین مارن که متشکل از آهک و رس میباشد(لایه ست) دره ستارهها و یا هر قسمت از زمین از جزیره که به چنین احجامی دیده میشود به دلیل داشتن لایههای سخت و سست میباشد. لایه سخت همانند کلاهکی در بالا قرار گرفته و مانند سپری نسبت به لایه سست پایین محافظت میکند و چنانچه کلاهک یا لایه بالایی با گذشت زمان بیفتد لایه زیرین هم از بین خواهد رفت. هر چند در قسمتهایی کلاهک وجود دارد اما آب به لایه زیرین رخنه کرده و آن را از بین برده به همین دلیل در چنین مکانهایی با چنین ساختارهایی بایستی احتیاط کرد و به لبه پرتگاه نزدیک نشد.
ژئوپارک قشم را از چه زاویهای دوست دارید برای خوانندگان ما که ممکن است خیلی از گردشگران قشم باشند، تعریف کنید؟
ژئوپارک قشم، اولین ژئوپارک خاورمیانه با وسعت بالغ بر 1500 کیلومتر مربع است کهدر حال حاضر دارای 27 ژئوسایت است. ژئوپارک منظور همان پارکهای زمینشناسی است که هیچ بشری در شکلگیری آن دست نداشته است. از لحاظ معنا یک محدودهای است با مرزهای مشخص و پدیدههای طبیعی زمینشناسی با مکملهایی چون جوامع محلی با فرهنگ و صنایع دستی بسیار غنی؛ که البته پدیدههای زیستی و باستانی نیز شامل میشود.
برای یک قشمی، جزیرترتی اگر بخواهید نقش ژئوپارک را در زندگیشان تبیین کنید، چه حرفی دارید؟
اهداف ژئوپارکها توسعه پایدار است و رسیدن به این اهداف ممکن نیست مگر با حضور و همراهی جوامع محلی. در واقع جوامع محلی از ژئوسایتها محافظت کرده و در عوض با حفظ پدیده و رونق گردشگری و ایجاد اشتغال، جوامع مجاور سایت، منتفع خواهد شد. که این منافع در واقع دو طرفه خواهد بود.
نقش سازمانها و ادارات در حفظ این پدیدهها چیست؟
ارگانها و سازمانها میتوانند نظارت کنند، حمایت کنند و همکاری مردم را داشته باشند آموزشهای لازم به مردم داده شود اما این را تاکید کنم که کسی جز همین مردم نمیتوانند از سایتها محافظت کنند چون مردم بومی همیشه هستند و محل زندگیشان هست و بهتر دلسوز خواهند بود اما حضور بقیه موقتی و گذرا هست.
راستی اسم قدیم این روستا چه بوده، چرا شد برکه خلف؟
در گذشته اهالی روستا به طور پراکنده در نزدیکی زمینها و نخلهای خود سکونت داشتند و منطقهای که الان به روستای برکه خلف معروف است نامی دیگر داشت به نام زرده خور. شخصی به نام خلف آب انباری را که زیر خاک مدفون شده بود لایروبی کرد و بعد از تعمیر و پر شدن آب بهوسیله باران، کم کم جمعیت پراکنده در نزدیکی آب انبار خانههایی ساختند و سکونت یافتند و نام روستا را به پاس زحمات آقای خلف، برکه خلف نهادند.
از جاذبههای گردشگری برکه خلف برای ما بگویید؟
جاذبههای گردشگری در نزدیکی روستا که مورد توجه گردشگران است ژئوسایت ژئوپارک به نام استاله کفته یا همان ستاره افتاده یعنی دره ستارگان است؛ همچنین صنایع دستیها و آب انبارها و تمیزی روستا که جزو جاذبههای گردشگری برکه خلف مشهورند.
راز تمیزی روستا که به عنوان یک جاذبه گردشگری از آن یاد میکنید، چیست؟
تمیزی روستا مدیون بانوان روستا هست چرا که بانوان کمر همت بسته و روزانه تا چند متری حوالی خانهها را جارو میکشند.
در پایان اگر صحبت خاصی دارید در خدمت شما هستیم.
به امید روزی که همه بانوان جزیره در حفظ پوشش و فرهنگ خود کوشا بوده و در کنار آن فعالیت خود را در اجتماع داشته باشند.
وبلاگ ایرج اعتمادی...
ما را در سایت وبلاگ ایرج اعتمادی دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : irajetemadio بازدید : 207 تاريخ : دوشنبه 8 خرداد 1396 ساعت: 0:28