گفتوگوی اختصاصی با دکتر سیدمحمدامین جعفری
مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری سازمان منطقه آزاد قشم
نوسازی ناوگان ساحلی و دریایی گردشگری قشم / منطقه آزاد پیشآهنگ توسعه جزیره
ایرج اعتمادی: سیدمحمدامین جعفری حسینی، شاعر، نویسنده، پژوهشگر و از نخبگان این سرزمین است. او نه تماشاگر که همواره بازیگردان فعالیتهای عمده فرهنگی و اجتماعی در جنوب کشورمان بوده است. جعفری به مانند تمامی مردمان جزیره و خطهی جنوب، سالهای بسیاری از عمرش را در اقلیم ساحلی خلیج فارس گذرانده است. او طعم زندگی در جنوب را چشیده و در بسیاری از آداب و رسوم و آیینها با مردم قشم همدلی نزدیکی دارد؛ این نخبه دشتستانی نه تنها با فرهنگ غنی ساحلنشینان خلیج فارس سالها زندگی کرده، که جانش حتی با غذاها و ادویههای جزیرهی قشم عجین شده است.
او بیش از کل عمر اداریاش کارنامه عملی درخشانی در حوزههای فرهنگی و اجتماعی کشور دارد تا جایی که به گواهی همین سابقههاست که بزرگان فرهنگ و ادب و هنر و رسانه این سرزمین و استان، مثل بسیاری از نقاط ایران او را نه فقط به عنوان مدیر یک دستگاه اجرایی که بیشتر به نام و نشان اعتبار آثار و فعالیتهای متعدد فرهنگی، اجتماعی، ادبی، هنری،علمی و اجراییاش میشناسند.
این روزها شاید بیش از هر چیزی برنامه ماه عسل احسان علیخانی خیلیها را به پای تلویزیون کشانده است. جعفری اگرچه امروز به عنوان مدیرکل گردشگری سازمان منطقه آزاد قشم پیش روی ما نشسته و قرار است از برنامهها، چالشها و راهکارهای گردشگری قشم با او صحبت کنیم، اما یکی از مهمانان ویژه همین برنامه ماه عسل در سال94 بوده است که به عنوان یک وکیل دادگستری موفق،که زندگی مشترک خیلیها را نجات داده بود، در آن برنامه شرکت کرد. اگرچه این مصاحبه سراسر به برنامههای گردشگری قشم میپردازد اما این سوال را در پایان از او خواهیم پرسید که علت حضور شما در برنامه تلویزیونی ماه عسل چه بوده است؟
جعفری با معرفی مدیران ارشد ملی کشور و با تایید مدیرعامل سازمان منطقه آزاد قشم ماموریت یافت تا حاصل بیست و پنج سال فعالیت مستقیم و بیواسطه علمی، عملی و تجربی در حوزههای ملی و بینالمللی فرهنگی و اجتماعی را با خود به جزیره منتقل کند؛ و بتواند با کمک وهمراهی نخبگان و مردمان جزیره که در این مدت هرگز از او دریغ نکردهاند، روزهای روشن گردشگری را برای این خطه رقم بزند.
وی بر علاوه بر تحصیلات دکتری در رشته روابط بینالملل دانشگاه ژنو سوییس، کارشناس حقوق قضایی و دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت رسانه است و پیش از این در همایش ملی مدیران برتر به انتخاب انجمن ملی مدیران و مجمع متخصصین ایران در بهمن۹۴و در مرکز همایشهای بینالمللى صدا و سیما به عنوان مدیر برتر کشور درحوزه فرهنگی و اجتماعی انتخاب شده است.
این پیشگام عرصه علم و هنر، عضویت شورای سیاستگزاری حوزه ادبیات موسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام خمینی (ره) وعضویت اتاق فکر ستاد بینالمللی هفتههای فرهنگی را نیز در کارنامه خود ثبت کرده است.
عضویت در بنیاد ملی نخبگان ایران با استناد به ماده 4 اساسنامه بنیاد ملی نخبگان و مشاور برنامهریزی و عضو اتاق فکر اجتماعی بنیاد ملی نخبگان نیز از دیگر دستاوردهای وی میباشد.
جعفری در سطوح بینالمللی نیز حرفهای فراوانی برای گفتن دارد و مایه عزت و سربلندی ملت ایران شده است. به عنوان نمونه میتوان به کسب مدال طلای بخش ایدهها در سی و نهمین دورهی مسابقات جهانی ایدهها، اختراعات و فنآوریهای نوین علمی در ژنو سوییس در آوریل 2011 و کسب جایزه ویژهی وزارت علوم کشور یونان در سی و نهمین دورهی مسابقات جهانی ایدهها ، اختراعات و فنآوریهای نوین علمی در ژنو سوییس در همان سال اشاره کرد.
همچنین کسب مدال نقره دهمین جشنواره جهانی ایدهها و ابتکارات علمی سئول کره جنوبی در دسامبر 2010 و خالق ایدهی مشترکات صلح در فرهنگ و ادبیات پنج تمدن اصلی جهان و دعوت به نمایشگاههای بینالمللی ایدهها و اختراعات بروکسل بلژیک، بن آلمان و inova کرواسی، ژنو سوییس و سئول کره جنوبی از دیگر مواردی است که این جوان برومند کشور موفق به کسب آن شده است.
عضویت به عنوان ناظر سازمان جهانی یونیسف در منطقه خاورمیانه نیز از دیگر افتخارات شایان ذکر جعفری است.
همچنین وی سوابق فرهنگی و ارزشی بیشماری دارد که میتوان از داوری و دبیری هیأت داوران بیش از سی کنگره، جشنواره و همایش ملی درحوزههای فرهنگی و هنری، عضویت در شورای سیاستگذاری پنج دوره جشنواره بینالمللی غدیر بنیاد بینالمللی غدیر از ۱۳۸۹تاکنون، دبیری بخش بینالملل جشنواره بینالمللی تقریب( ویژه تقریب مذاهب ) در سال ۱۳۹۰و کسب جایزهی کتاب سال دفاع مقدس سال ۱۳۸۶ ( یازدهمین انتخاب کتاب سال دفاع مقدس ) نام برد.
جعفری به عنوان جوان برتر فرهنگ و هنر ایران اسلامی درسال ۱۳۸۷با نظر سازمان ملی جوانان، معاونت امور فناوری ریاست جمهوری و شبکه سوم سیمای جمهوری اسلامی ایران انتخاب شده و هم اکنون این جوان برتر هنری و میراث ماندگار کشور در سازمان منطقه آزاد قشم در سمت مدیریت میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در حال خدمتگزاری است. در این مصاحبه سعی میکنیم از طرحهای توسعهای و از چالشها و برنامههای گردشگری قشم از او بپرسیم؛ و این پرسش که گردشگری قشم به کجا می رود؟
به عنوان اولین سوال از او می پرسم شما از شیراز قشم را چگونه می دیدید؟
نمیدانم چرا این سوال را پرسیدید اما بگذارید همین ابتدای مصاحبه به شما اطمینان خاطر بدهم که هرگز با قشم غریبه نبودهام و هیچگاه قلبم را از قشم و مردمان قشم پس نخواهم گرفت. شما پرسیدهاید که از شیراز قشم را چگونه میدیدهام و من به شما میگویم این جزیره بینظیر خدا و آرزوهایی که برای تعالی و اعتلای این جزیره داشتهام را در همه سرزمینهایی که بودهام و دیدهام، مرور کردهام، همیشه به قشم و حق و استحقاق واقعی و حقیقی مردمان قشم فکرمیکردهام.
باورش برای بعضیها سخت است اما انسانهای مومن و منصفی که در این مدت دوندگیها و پیگیریها، سرکشیها و بازدیدهای شبانهروزیام از شهرها و روستاهای دور و نزدیک جزیره را دیدهاند، این حرفم را باور میکنند که در تمام نقطههای جهان که قبلا بودهام و دیدهام درمالزی، در سوییس، در کره جنوبی، در ماکائو در تمام تحقیقها و برنامههایم به قشم و جایگاه حقیقی قشم فکر کردهام و حالا این ماموریت را برای خودم تعریف کردهام که تا آنجا که خدا میخواهد و تقدیر اجازه میدهد حاصل آموختهها و تجربههای عمرم را با تلاش و کوشش شبانهروزیام همراه کنم و آن را به سود و مصلحت مردم کریم، مومن، مهربان و سخاوتمند قشم اختصاص دهم.
همه انسانهای منصفی که مرا میشناسند، میتوانند برای شما و مردم قشم و هرمز و هنگام شهادت دهند که در هیچ بخشی از کارنامه شغلی، مدیریتی و اجراییام نشانهای از کمکاری و کوتاهی وجود نداشته است و تا پای جان برای تحقق اهداف توسعهای تلاش کردهام.
الان به عنوان مدیرکل یک مجموعه استراتژیک سازمان منطقه آزاد، قشم را چطور میبینید؟
اجازه دارم مفهوم سوال شما را کمی تغییر بدهم؟
-بله؟
به عنوان مدیرکل استراتژیکترین مجموعه سازمان منطقه آزاد قشم؛ اولا قشم را بزرگترین معدن الماس ایران و خاورمیانه میدانم که تا کنون گواهی کشف گرفته است و مرحله اکتشاف را پشت سر گذاشته است اما این معدن سرشاردر کمال تاسف و نگرانی بنا به دلایل متعددی هنوز به بهرهبرداری نرسیده است.
به نظرم میرسد این معدن بزرگ و غنی تازه سه چهارسال است که در مدار منطقی توسعه خود قرار گرفته است. سوال شما را تغییر دادم تا به عنوان مدیرکل استراتژیکترین مجموعه سازمان منطقه آزاد قشم عرض کنم که اگر، و فقط اگر یک ثروت و یک سرمایه تمام نشدنی برای توسعه پایدار قشم وجود داشته باشد، آن ثروت و سرمایه فقط و فقط گردشگری است نه هیچ چیز دیگر. پاسخ روشن سوال شما این است که اکنون و بعد از چند ماه حضور مسوولانه در قشم به این نتیجه رسیدهام که در گردشگری قشم نماز قضاهای بسیاربسیار زیادی به جا مانده که باید آن را ادا کنیم. نمیدانم در ادامه این گفتوگو به کجاها خواهیم رسید و شاید هم باورتان نشود اما برخی از عوامل توسعه نیافتگی گردشگری قشم خیلی خیلی خیلی هم پیچیده نیست. باور کنید تا توسعه گردشگری قشم راه زیادی نداریم فقط باید مردمان عزیز قشم و دوستداران حقیقی قشم نیت کنند و با همراهی و همدلیهای کامل خود گردشگری جزیره را به جایگاه حقیقی خود برسانند.
مهمترین زاویه دیدی که شما از آن دریچه به قشم نگاه میکنید بفرمایید کدام است؟
بسیار زیاد و دقیقا به تعداد مصاحبهها و سخنرانیهایی که داشتهام، گفتهام و بازهم در کمال افتخار میگویم که قشم را و گردشگری قشم را بهتر از هر زاویهای از زاویه مردمان مومن و نجیب و شریف آن نگاه میکنم و همانگونه که بارها گفتهام، سخاوت و مهربانی مردم قشم را مهمترین و بارزترین جاذبه گردشگری قشم میدانم. قشم را سفرهای پر برکت از همه نعمتها و فرصتهای شایسته برای خدمت میدانم و خدا را شکر میکنم که مردمان قشم این اجازه را به بنده دادهاند که در کنار سفره آنها بنشینم. ما جنوبیها که در کنار دریا رشد کردهایم و بزرگ شدهایم یک ویژگی بارز داریم پای هر سفره عزیزی که نشستیم، هرگزبه خود اجازه نمیدهیم پا روی آن سفره بگذاریم و به آن سفره خیانت کنیم.
ایمان دارم که با کمک مردم قشم و با همراهی دانشگاهیان و نخبگان مذهبی، علمی، فرهنگی واجتماعی شهرها و روستاهای قشم خورشید گردشگری قشم را از پشت ابرها بیرون خواهیم آورد. شدیدا و عمیقا به مردم جزیره ایمان دارم.
قشم از نظر گردشگری از چه جایگاهی در ایران سرشار از جاذبهها، برخوردار است؟
به خودم این اجازه را نمیدهم که در پاسخ به سوال شما به اندازه یک کتاب حرف بزنم اما این سوال شما به اندازه چند کتاب پاسخ لازم دارد خیلی از مسلمات را همه میدانند و از بدیهیاتی همچون اهمیت و ابعاد و مزایای گوناگون ژئوپارک و اکوتوریسم و این که قشم زادگاه تنها ژئوپارک خاورمیانه و جنگلهای دریایی حرا است خبر دارند و میدانند قشم با برخورداری از طبیعیترین و متنوعترین بافت روستایی پایبند بر آداب و رسوم کهن، باورها و فرهنگ ساحلی ساکنان، و با وجود نوار ساحلی بسیار وسیع و بینظیر و صدها جاذبهی دیگر چه فرصت کمنظیری برای توسعه گردشگری است. نام این جزیره را گذاشتهام جزیرهی کریم. هر چه بخواهی دارد. نام دیگری که برازنده این جزیره است این است: جزیره آرامش و هیجان یعنی هر کدام از این مفاهیم پارادوکسیکال را که طالب باشیم، در قشم شرایطش را داریم.
آیا فکر میکنید قشم در این هیاهوی کشورهای توریستی جهان توانسته دربحث گردشگری جایگاهی جهانی برای خود پیدا کند؟
پاسخ سوال در خود سوال پیداست بدیهی است که گردشگری قشم علیرغم همه دغدغهها و دلسوزیها تا امروز نه تنها به جایگاه حقیقی خود نرسیده، که حتی به نزدیکیهای آن جایگاه هم نرسیده است. گردشگری جزیره در تمام دولتهای قبل از تدبیر و امید مورد غفلت بوده است و اگر گاهی اندک درخششهایی هم بوده حاصل ذوق و علم مدیران بوده است نه نگاه توسعهمحوری که گردشگری را محور و مدار اصلی و جریانساز بداند. خوشبختانه این نگاه روشن در دولت تدبیر و امید شکل گرفت و در این دوره مدیریت سازمان منطقه آزاد،این استخوان بندی محکم شد اما راه روشن این حرکت اکنون توسط هیات مدیره و مدیرعامل سازمان منطقه آزاد ترسیم شده و ماموریت دشوار و جهادگونهای برای بنده و همه همراهانم تعریف شده است و بهانهای برای هیچ کوتاهی و سکون و توقفی باقی نگذاشته است.
لطفا بفرمایید ماموریت و وظایف اصلی این اداره کل در سازمان منطقه آزاد قشم چیست؟
بارزترین و پراهمیتترین عبارتی که در سند چشمانداز سازمان منطقه آزاد قشم به چشم میخورد این عبارت است: تبدیل سازمان منطقه آزاد قشم به پیشآهنگ پویایی و توسعه جزیره؛ این عبارت بارزترین سطر شناسنامهی سازمان است و چکیدهی تمام سطرها و صفحاتی که فلسفه و راهبرد اصلی و اساسی سازمان را معرفی میکند و کلیه دستگاهها، مدیران و کارکنان سازمان را به راه روشن توسعهی حیات و حیاط جزیره دعوت میکند. بدون تردید اعتلای کیفیت زندگی مردم جزیره بدون توجه و بهرهگیری از مزیتهای نسبی جزیره در جهت توسعه محقق نخواهد شد و هیچ کسی هم نمیتواند انکار کنندهی این حقیقت باشد که جاذبههای گردشگری قشم غیر قابل انکارترین و کلیدیترین و البته پایدارترین مزیتهای نسبی جزیره هستند. مزیتهایی که مدیریت صحیح هوشمندانه و خلاقانهی بهرهوری، بهرهگیری، بهرهبرداری و بهرهرسانی آنها میتواند مهمترین آرزوی چشمانداز سازمان منطقه آزاد قشم را محقق کند: تبدیل گردشگری به مهمترین و ماندگارترین ثروت و سرمایه توسعهساز جزیره و در نتیجه تبدیل سازمان منطقه آزاد قشم به پیشآهنگ پویایی و توسعه جزیره.
نزدیک به چهار ماه از حضور شما در اداره کل گردشگری سازمان میگذرد لطفا بفرمایید در این فرصت چه کارها، اقدامات و برنامههایی از سوی این اداره کل انجام شده است؟
اولین اقدامهای بنده از تغییر نگاه به نفع همهی معانی و مفاهیم و مصادیق مندرج در نام عمیق و وسیع اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری منطقه آزاد قشم آغاز شد. تصدیق میکنید این اداره کل مثلثی متشکل از سه ضلع است که در تمام دورههای گذشته این اداره کل هر بار و به ضرورت ذوق، سلیقه، علاقه، احاطه و تسلط هر کدام از مدیران یکی از سه رکن و سه ضلع این مثلث طول بیشتری داشتهاند. شواهد حاکی و گواه هستند که این مثلث در نگاه و اقدامات بنده یک مثلث متساویالاضلاع با ارتفاع و قاعده و زاویه برابر و مساویاند و بر این اساس هرگز نباید این تناسب و تساوی به خدشه بیفتد.
درهرکدام از حوزهها آسیبشناسیها و چارهجوییهای جدی و عملی صورت گرفته است و کارهایی هم آغاز شدهاند که بیشتر از آنکه به آمار فوری و زودگذر گرایش داشته باشند به آمال و آرمانهای عمیق و اساسی میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری جزیره قشم دلبستهاند و تاثیرات آنها در آینده بیشتر از زمان حال مورد نظر ما هستند.
بگذارید به شما چند تا مژده بدهم؛ اولا دوازده شناسنامه برای ثبت ملی آیینها، آداب، رسوم، آوازها، نغمهها، غذاها، فنون، هنرها، مهارتهای مردم جزیره تشکیل شده است و تا آخر امسال به بهرهبرداری میرسد. ثانیا ضربالاجل قطعی برای نوسازی و بهسازی ناوگان گردشگری ساحلی و دریایی به تعاونیها و موسسهها علام شده است. ثالثا استانداردسازی و درجهبندی اماکن اقامتی جزیره منطبق با درجهبندی و سطحبندی استاندارد ملی و جهانی بدون تعارف و اغماض آغاز شده و با سرعت در حال طی شدن است از همه مهمتر آنکه تدوین و تنظیم بستههای سرمایهگذاری در گردشگری کاملا به سمت منطبق شدن با واقعیتهای ملی، منطقهای و شرایط جزیره پیش میروند
خلاصه آنکه امور مربوط به توسعه و پیشرفت گردشگری برنامهمحور شدهاند و درقالب برنامههای کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت تدوین شدهاند و اگر چشمهای حقیقت بین را باز کنیم به زودی تاثیرات روشن و دقیق آنها را خواهیم دید.
مهمترین اتفاقی که الحمدلله با استقبال و همراهی عمومی هم مواجه شده است، اولا ارتباط بسیار سازندهای که میان اداره کل ما با همه معاونتها، مدیریتها و ارکان و نهادهای سازمان شکل گرفته است و همراهی خوب عزیزان شایسته بهترین تقدیرهاست. ثانیا ارتباط بسیار خوبی با سطوح مختلف جامعه محلی اعم از نخبگان علمی، مذهبی، فرهنگی و اجتماعی شهرها و روستاهای جزیره باعث یک همدلی عظیم شده که باعث خوشحالی و امیدواری دلسوزان گردشگری و اقتصاد جزیره شده است.
شاه بیت تدابیر شما برای پیشرفت و توسعه گردشگری قشم چیست؟
شدیدا بر این باورم که با شناخت ضعفهای سختافزاری و نرمافزاری و چارهجویی برای ترمیم ضعفها و تامین بایستههای زیرساختی میتوان هموطنان طرفدار گونههای گوناگون گردشگری را به انتخاب قشم به عنوان یکی از مقاصد اصلی گردشگری مشتاق کرد، به میزان مضاعفی با برندسازی قشم به عنوان یک موقعیت مهم گردشگری و تدوین بستههای جذاب، متنوع و جامع بستههای گردشگری و معرفی همهی ظرفیتها و مزایای توریستی قشم در قالب یک مقصد جدید گردشگری برای گردشگران جهانی که کشور ایران را به عنوان مقصد و هدف گردشگری برگزیدهاند، یکی از بهترین و فرصتسازترین استراتژیهای دستیابی به گردشگری موفق و در نتیجه توسعه پایدار قشم است.
شما در نوزور96با توجه به اینکه زمان زیادی از حضورتان در منطقه آزاد نمیگذشت قاعدتا با مسئولیت سختی مواجه بودید، بفرمایید چه برنامهها و تدابیری برای مهار بحران همیشگی نوروز در قشم داشتید؟ به طور کلی بفرمایید با چه مسائلی روبهرو بودید؟
بدون هیچ تردیدی میدانیم که ایام نوروز حساسترین روزهای کاری همه مدیران سازمان منطقه آزاد قشم است و این حساسیت در اداره ما بیشتر از سایر نهادها احساس میشود. چند نکته حیثیتی وجود داشت که مرا مشتاق و ملزم میکرد که با تمام وجود برای شناخت مشکلات و دریافت و رهیافت به چارهها و تدابیر تلاش مضاعف داشته باشم. از یک سو اعتماد بسیار ارزشمند مدیرعامل سازمان آن هم در آن ایام مهم ملزمم میکرد حتی به قیمت جان و آبرویم پاسخ روشن به این اعتماد بدهم. به نمایندگی از مهماننوازی مردمان بهترین جزیره دنیا موظف به تلاش و کوشش حداکثری بودیم و جایی برای کوتاهی و قصور نداشتیم. انکار نمیکنم که برخی از افراد هم منتظر بودند که این فرصت کم برای انطباق با شرایط به شکست و شرمندگیام بینجامد و حتی گاهی رفتارهایی هم بروز دادند اما درعوض عزیزانی هم بودند که مثل کوه در کنار این مدیر تازه آمده ایستادند. اقرار میکنم که هیچ کاری از دستم بر نیامد به جز تلاش و بیداری و بیخوابیهای شبانهروزی و اگر رهنمودهای ارزشمند مدیرعامل و معاونان سازمان و پایمردیهای مدیران با تجربه و دلسوز و بزرگان خردمند جزیره و البته مهماننوازیهای بینظیر مردم شهرها و روستاهای جزیره نبود، نمیتوانستم کاری کنم.
آیا طرح و راهبردی برای گردشگری قشم تاکنون تدوین شده است؟
بله. قطعا آقای مهندس مومنی قبل از پذیرش بنده به عنوان سرپرست برنامهای راهبردی خواستند و قطعا بدون مطالعه و بررسی برنامه نمیتوانستم اعتماد ایشان را جلب کنم؛ این برنامه در سه فاز تدوین شده و خوشبختانه اکنون نه تنها از برنامه زمانبندی آن عقب نیستیم که با حمایت مدیران محترم سازمان و بخصوص همراهی بسیار صادقانه چند تن از مدیران از در چند مصداق از برنامه جلوتر و پیشتر هم هستیم.
اگر همه منابع و اختیارات مربوط به قشم را داشتید چه کاری انجام میدادید تا مسیر توسعه گردشگری قشم را بیبرگشت کنید؟
اول توجه به گردشگری فرهنگی آیینی در مناطق روستایی جزیره و دوم تبدیل قشم به پایگاه اصلی گردشگری ورزشی ایران.
شما چه ظرفیتهای نهفتهای در گردشگری قشم میبینید که جای کار داشته باشد؟
به صورت خلاصه نمیتوان گفت اما در حال حاضر پرداختن به جنبههای کمتر کار شده یا مغفول مانده همزمان با تنوع بخشی به بازارها و مبادی سفر به قشم، نزدیک شدن به استانداردهای موجود در تاسیسات گردشگری، کاهش قیمت تمامشده تورهای قشم، افزایش ورودیها، تربیت منابع انسانی «کارا» و«اثربخش» و از همه مهمتر جذابیتآفرینیهای حمایتی و هدایتی برای جذب سرمایهگذاریهای خصوصی شفابخشترین نسخههای کوتاهمدت و میانمدت برای دمیدن روحی تازه در جسم و جان گردشگری قشم به نظر میرسند.
بدیهی است که باید تلاش کنیم شرایطی را ایجاد کنیم که جریان گردشگری در جزیره به آسانترین، روانترین و ارزانترین اما ارزندهترین شکل ممکن اتفاق بیفتد، یکایک افراد جامعه محلی بیشترین سود را از ورود گردشگران ببرند و کمترین آسیب را ببینند، تخریب محیط زیست، اماکن تاریخی و فرهنگی به کمترین میزان برسد و نهایتا گردشگران با بیشترین میزان رضایتمندی به خانه بازگردند و نه تنها قشم را در نقشهی اهداف گردشگری آتی خود نیز علامتدار کنند، بلکه دیگران را نیز به انتخاب قشم دعوت کنند این دقیقا به این معناست که قشم به صورت یک مقصد شناخته شده در حوزه گردشگری پایدار مطرح شود.
پیشنهاد ویژهام تقویت ارتباطات با کشورهای همسایه حوزه جنوبی خلیج فارس، افزایش پروازها و آمد و شدها به این کشورها و استفاده از ظرفیت ایرانیها به ویژه قشمیهای مقیم این کشورهاست.
ازدید شما جهانی شدن ژئوپارک قشم چه تاثیری بر گردشگری میتواند داشته باشد؟
قشم به دلیل داشتن ظرفیتهای مهم به ویژه ژئوسایتهای تنها ژئوپارک خاورمیانه میتواند امکان ماندگاری گردشگران جهانی و بخصوص ژئوتوریستها را تا حداقل هفت شبانهروز در این جزیره ایجاد کند. به روشنی و بدون تردید بر این حقیقت واقفیم که گردشگران بینالمللی و به طور خاص گردشگران طبیعی به خاطر وجود ژئوسایتهای تنها ژئوپارک خاورمیانه با نام قشم اشنایی کامل دارند. این روزها با درایت و دلسوزی و تاکیدهای جدی مدیرعامل سازمان منطقه آزاد قشم بر گسترش مفهوم و مصداق ژئوپارک همه مدیریتها و ارکان سازمان ماموریت پیدا کردهاند که این عنوان را عملا و اساسا پاس بدارند نتیجه آنکه نه تنها بر اداره کل میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری که بر همه ارکان و نهادهای جزیره واجب است که با معرفی همهی جلوهها و گونههای گردشگری سفره سرشار از نعمت و برکت این جزیزه درهمهی فضاها و فرصتهای تبلیغی، ترویجی و اطلاعرسانی و تدوین بستههای جذاب گردشگری به علاقهمندان همهی گونههای گردشگری جهان تلاش کنیم؛ تورهای کلاسیکی که به ایران زمین سفر میکنند را به ورود و گردش در این جزیره و اقامت چند روزه هدایت کنیم تا قابلیتهای منحصر به فرد و متنوع گردشگری قشم را تجربه کنند و دیگران را به این تجربه دعوت کنند.
برترین جاذبه گردشگری قشم از نظر شما کدام است؟
همیشه گفتهام اما باز هم تکرار میکنم مردمان شریف، نجیب و سخاوتمند قشم اعم از زن و مرد خود بهترین جاذبه گردشگری جزیره محسوب میشوند. دیدن طبیعت بیجان یا جاندار، آثار باستانی و تاریخی و مناظر بکر، بدون توجه به مردمی که در دامان یا جوار آن زندگی میکنند، و بدون توجه به سبک معیشت، باورها، اعتقادات، فرهنگ و فولکلور ویژهای که این مردم دارند، خالی ازروح و حیات گردشگری است. این ظرفیتها و ویژگیها میتوانند بسیاررونقساز و ثروتآفرین باشد.
در مدتی که از دوران مدیریت شما بر این دستگاه میگذرد، مهمترین کاستیها و کمبودهای گردشگری قشم را چگونه شناختهاید؟
قبل از هر نکتهای باید بگویم که خودم را به شدت وامدار تلاشهای مدیران پیشین این اداره کل میدانم برخی از آن عزیزان علیرغم نگاه دسته چندمی که مدیران ارشد سازمان نسبت به مقوله گردشگری داشتهاند، تلاشهای خوب و اثرگذاری داشتهاند این را قبول دارم که همه مدیران قبلی گردشگری یا همان سیاحتی سابق همه مثل بنده از این موهبت برخوردار نبودهاند که از حمایت و نگاه گردشگریمحور مدیرعامل فعلی سازمان برخوردار باشند اما علیرغم همه تلاشهایی که مدیران قبلی داشتهاند، میراث بجا ماندهای که اکنون نزد بنده مانده است مشکلات متعدد عمیقی هم دارد که برطرف کردن آنها صیر ایوب را میطلبد و عصای موسی علیهمالسلام.
برخی از این کمبودها و نارسایی که در مشاهدات باعث خستگی و خانهنشینی گردشگری غنی و با استعداد قشم شدهاند، این ها هستند: هتلها، مهمانخانهها و اماکن اقامتی قشم متاسفانه هم به لحاظ سختافزاری و هم به لحاط نرمافزاری و مهمتر از آن نظارتی، با استانداردهای ملی و جهانی فاصلههای معناداری دارند. تعداد زیادی از این واحدها از بنیان و اساس به عنوان هتل ساخته نشدهاند. در مقطعی از زمان، نسبت تقاضای بالای گردشگران به واحدهای اقامتی، مدیران سازمان را بر آن داشته با تغییر کاربری بعضی ساختمانهای مسکونی به اماکن اقامتی موافقت نمایند که این خود سبب شده این واحدها فاصلهی بسیاری با معیارها، ضوابط و استانداردهای قابل قبول داشته باشند.
از سوی دیگر عدم انطباق با استانداردها و عدم نظارت جامع و موثر فقط شامل حال هتلها و اماکن اقامتی نمیشود این عارضه روی چهره و خدمات رستورانها، سفرهخانهها و اغذیهفروشیهای شهری و روستایی هم نگرانی انداخته است. نظارت نظاممند هم در زمان اعطا و تمدید مجوزها و هم در زمان فعالیت این واحدها باید بیش از هر اصل و ارادهای متناسب با اهداف و چشماندازهای روشن گردشگری قشم و تامین منافع عمومی ساکنان و شهروندان و گردشگران باشد.
به این موارد اضافه کنید دیپلماسی نارسای مذاکره با نهادهای ملی و عدم اتخاذ راهکار برای حمل و نقل کافی و ارزان که هزینهی سفربه مقصد قشم را از فهرست دلایل عمدهی نگرانی گردشگر خارج کند از یک سو و عدم ایجاد یک ارگان حمل و نقل عمومی ارزان برای آمد و شد گردشگران در تمام جزیره از سوی دیگر تاثیر نگران کنندهای بر امروز و آیندهی گردشگری قشم دارد.
تاکنون زحمات و تلاشهای بسیاری برای رشد و توسعهی همه جانبهی گردشگری قشم اتفاق افتاده است و تمامی معاونتها و مدیریتهای سازمان منطقه آزاد قشم به زعم و سهم خود مجاهدتهای بسیاری داشتهاند اما به نظر میرسد که متاسفانه تا امروز نهاد اصلی متولی گردشگری قشم بهخاطر فقدان طرح جامع گردشگری و به تبع آن مشخص نبودن افقها، ماموریتها، چشماندازها، استراتژیها و نهایتاً نقشه راه و اکشن پلان، کمبود نیروی انسانی ماهر و متخصص و از همه مهمتر عدم انطباق و همراهی برنامهای و اجرایی نهاد متولی گردشگری با مدیریت کلان، معاونتها ونهادهای دیگرسازمان نتوانسته است به شایستگیهای توسعهساز برسد.
با وجود همه این مشکلات یا به قول خودتان این میراث نا آماده، چقدر به آینده گردشگری قشم امیدوار هستید؟
بگذارید از نیمه پر لیوان هم بگویم. اگر چه در دورههای گذشته بر عنصر پایداری و نگهداشت گردشگر کمتر تکیه و تاکید و البته برنامهریزی شده است، اما امروز به لحاظ تیپولوژی و گونهشناسی یک نوع تغییر در گونههای گردشگران ورودی به قشم و نوع نگرش آنها به قشم ایجاد شده است. تا چندی پیش، بیشتر گردشگران یا بهتر بگوییم مسافران قشم را افرادی تشکیل میدادند که این جزیره را به عنوان مقصد خرید ارزان انتخاب میکردند و بخش بسیار کمی از وقت خود را به بازدید از جاذبههای گردشگری قشم اختصاص میدادند. ولی طی یکی دو سال گذشته به دلیل نوسانات نرخ ارز و تاثیر آن بر کالاهای قابل عرضه در بازارهای قشم ازیک سو و تدابیر مدیریتی و اقدامات مثبت مدیریت ارشد سازمان و اداره کل ما از جمله معرفی جاهای کمتر شناخته شده قشم و ایجاد زیرساختها و زیربناهای گردشگری در نقاط مختلف جزیره که باعث رشد نسبی توسعه توریسم در این جزیره شده، از سوی دیگر باعث تغییر نگرش به این مقصد گردشگری و حتی توزیع زمانی و مکانی سفر در قشم شده و از تعداد گردشگران خرید کاسته شده و به سهم و نفع گردشگری افزوده شده است.
ما با کمکها و همراهیهای بسیار سازنده و موثر روابط عمومی سازمان فقط در ایام نوروز امسال به اندازه کل ایام سال گذشته در گردشگری روستایی توفیق داشتهایم و البته در میانگین بقا و ماندگاری گردشگران رشد و جهشی خیره کننده و معنادار داشته ایم.
چقدر خوب! ادامه بدهید باز هم بگویید
اگر زیرساختهای گردشگری را در دو بخش" ملموس" و "ناملموس" تقسیمبندی کنیم؛ در بخش زیرساختهای ملموس، ما با تاسیسات فیزیکی مانند هتلها، رستورانها، جادههای دسترسی، پارکینگ، سرویس بهداشتی، کمپها و مجتمعهای گردشگری و... مواجهیم؛ از این حیث جزیره در حال طی کردن روند بسیار خوبی است و پروژههای جدیدالافتتاح یا در حال ساخت که با درایت مدیرعامل و حمایت معاونت عمرانی سازمان تعریف شدهاند، نویدبخش آیندهای مطلوب برای گردشگری قشم هستند. در بخش زیرساختهای ناملموس، نیز با مفاهیمی همچون امنیت و آموزش سروکار داریم. بحمدلله در مقایسه با سایر نقاط ایران در مورد امنیت گردشگران قشم مشکلات به مراتب کمتری مشاهده میشود اما درمقولهی آموزش به شدت ناگزیر و ملزم به اموزش و تربیت نیروی انسانی هستیم و بر همین اساس باید به طور مداوم و مستمر دورههای متعددی برای آموزش نیروی انسانی شاغل در بخشهای مختلف از جمله هتلها، رستورانها، تاکسیها، راهنمایان و بازاریابان گردشگری، جامعه محلی و تعاونیهای دارندگان قایق و شناورها برگزار کنیم که خوشبختانه در این زمینه برنامهریزیهای خوبی داشتهایم و از برنامه جلوتر هم هستیم.
برای حرکت سریعتر به سمت بهبود اقتصاد مبتنی بر گردشگری چه راهکاری دارید؟
اقدامات خوب و مثبتی طی سه سال اخیر برای معرفی جاذبههای شاخص قشم صورت گرفته است، اما و اما و در کمال تاسف تا معرفی قشم به عنوان یک برند جذاب گردشگری در میان مقاصد گردشگری کشورمان فاصله داشتهایم. بستههای سفر به قشم باید توسط دفاتر خدمات مسافرتی و جهانگردی شهرهای بزرگ به طور عمده به فروش برسند. درصورت نهادینه شدن سفردر قالب تورهای جمعی، هزینههای سفر برای گردشگر ارزانتر و امنتر بوده و سود بیشتری به مقصد «قشم» میرساند. ضمن اینکه در وقت، انرژی و منابع صرفهجویی بیشتری میشود.از سوی دیگر فعالیتهای مذاکرهای تفاهمنامهمحور برای ارتباط با نهادها، دستگاهها و ارگانهای اداری و دولتی پر پرسنل در کلان شهرها و شهرهای نسبتا بزرگ برای انعقاد تفاهمنامه اعزام جمعی گردشگران و تدوین بستهای گردشگری ارزان اما رونقساز، مورد غفلت قرار گرفته است و همین امر سبب شده است قشم در مقایسه با سایر مناطق مشابه و حتی پایینتر از قشم نتواند جایگاه واقعی خود را در میان مقاصد متعدد و رنگارنگ گردشگری کشور پیدا و اثبات کند. همه این غفلتها به زودی راه به سمت جبران در پیش خواهند گرفت
آیا این به آن معناست که قشم در بورس اوراق محسوس مناطق گردشگری ایران مدافع و مبلغ توانمندی نداشته است؟
دقیقا همین است و سوالی اساسی که همیشه ذهن مرا به شدت درگیر کرده این است که به راستی گردشگری غنی و ثروتمند اما مظلوم و ناشناختهی قشم در خارج از جزیرهی قشم کدام مانیتور، کدام رسانه، کدام بلندگو وبه عبارت خودمانی کدام بازاریاب و نمایندگی فروش را دارد که معلومات ما در مورد منابع گردشگری قشم را به جاذبههایی برای جذب گردشگران بدل کند. آیا هیچ صنعتی را بدون مفاهیمی چون محصول، مشتری، بازار، رقابت ، عرضه، تقاضا و... سراغ داریم؟ با این اوصاف که گردشگری نیز یک صنعت است. دراین صنعت چیزی که تولید میشود "بسته سفر" یا همان پکیج گردشگری است که عمدهفروشها آن را تولید و در اختیار خردهفروشها قرار داده و نهایتاً به مشتری یا همان گردشگر میرسد. در این صنعت محصول را نمیتوان انبار کرد. مشتری خود به دنبال خرید محصول میآید، رقابت برای جذب مشتری زیاد است اما برای جذب مشتری بیشتر باید بازاریابی و بازارداری کرد.
جناب آقای جعفری از اینکه وقت ارزشمندتان را برای این مصاحبه در اختیار ما گذاشتید از شما سپاسگزارم، آخرین سوال را دوست دارم خارج از موضوع بپرسم، شما در سال94 به عنوان یکی از وکلای دادگستری فارس مهمان برنامه تلویزیونی ماه عسل بودید، لطفا در صورت امکان حالا بیواسطه از آن برنامه و علت حضورتان در ماه عسل برای ما بگویید.
برنامه محبوب و پر مخاطب ماه عسل احسان علیخانی که این سالها کم کم به یکی از شناسههای ماه رمضان معاصر ملت ایران بدل شده است، در سالهای قبل و زمانی که به امر وکالت دادگستری هم اشتغال داشتم، بهخاطر تلاشهای جدی که برای تبدیل پروندههای طلاق به اصلاح و سازش زوجین داشتهام از طریق قوه قضائیه و دادگستری فارس معرفی شده بودم و این برنامه از من دعوت کرده بود اما چون وکالت میکردم و نمیخواستم به طور ناخودآگاه فرصت تبلیغی این برنامه پرمخاطب به نفعم استفاده شود شرکت نکردم تا اینکه در رمضان سال ۱۳۹۴که به خاطر انتصاب به عنوان مدیرکل کتابخانههای عمومی فارس پروانه وکالتم را تودیع کرده بودم، به عنوان وکیل رکورددار کشور در تبدیل پروندههای طلاق به سازش و آشتی زوجین به برنامه دعوت شدم و به همراه یکی از آن بیست و هفت زوجی که به زندگی مشترک برگردانده بودم، در برنامه شرکت کردم که بسیار هم مورد لطف و محبت مردم شریف کشورم قرار گرفتم.
وبلاگ ایرج اعتمادی...
ما را در سایت وبلاگ ایرج اعتمادی دنبال می کنید
برچسب : دوازده,اثر,ناملموس,میراث,فرهنگی,قشم,ثبت,آثار,ملی,شوند, نویسنده : irajetemadio بازدید : 242 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 13:13